بسم الله الرحمن الرحیم
وبلاگ رسمی اقدس اکبرنژاد
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:اقدس اكبرنژاد,بررسي نشانه هاي ظهور با آخر دنيا, :: 18:6 :: نويسنده : اقدس اکبرنژاد
بسمه تعالي بررسي نشانه هاي ظهور يا آخر دنيا نظریات وشایعات زیادی پیرامون 21دسامبر سال 2012یا همان شب یلدا سال1391مینی برنابودی دنیا وجود دارد وافراد زیادی که از جمله مهم ترین آنها نظریه نوسترآداموس است که اکثر پیشگویی های وی به درستی بوده است،اما نظریه سال 2012کمی شک برانگیز ، افراد زیادی به این اتفاق اعتقاد دارند وخود را برای نابودی دنیا آماده کرده اند ، اما ازنظر ما مسلمانان و شیعیان پایان ونابودی دنیا جز روز قیامت امکان پذیر نیست وقبل از ظهور امام زمان دنیا به آخز خط نمی رسد و قیامتی رخ نمی دهد وچیز هایی که این نظریه بیان میکند همه اش برخلاف اعتقادات مامی باشد پس این پیشگویی را یاوه گویی میدانیم وآن را مهم نمی شمریم اما انسان باید هر درباره همه چیز خود تفکر کند وتصمیم بگیرد وبه یک کتاب یا چند مقاله اکتفا نکند. باتوجه به پیشگویی های دیگر این کشیش مسیحی که بالاتفاق همه اش درست پیش بینی شده ، پس اگر یک دهم درصد هم به نظریه2012 احتمال دهیم باید آن راجدی گرفت اما این بار خودتان درباره اش بیندیشید . در سال 2012 جهان به پايان مي رسد و رستاخيز مي شود؟ نوستراداموس و سیاست حوادث 11 سپتامبر 2001: در صبح روز یازدهم سپتامبر 2001، گروه تروریستی القاعده 4 هواپیمای مسافربری را در امریكا ربوده و دو فروند از آنها را به برج های دوقلو، یكی از آنها را به ساختمان پنتاگون كوبیدند. سومین هواپیما در محلی سقوط كرده و به هدف نخورد. - راه فطرى ايمان به حتميّت ظهور منجى عالم در فكر عموم انسانها وجود دارد. منشأ اين فكر، يك رشته اصول متين و قوىّ است كه از سرشت و فطرت اصيل انسانى سرچشمه گرفته است؛ زيرا بشر، فطرتا طالب رسيدن به كمال در تمام مجالات مربوط به خود است و او مىداند كه اين كمال، تنها در سايه حكومت عدل توحيدى الهى تحقّق مىيابد. مرحوم شهيد صدر رحمهالله مىفرمايد: «ليس المهدى عليهالسلام تجسيدا لعقيدة اسلامية ذات طابع دينى فحسب، بل هو عنوان لطموح اتّجهت اليه البشريّة بمختلف أديانها و مذاهبها، و صياغة لإلهام فطرى أدرك الناس من خلاله ـ على رغم من تنوع عقائدهم و وسائلهم الى الغيب ـ انّ للانسانيّة يوما موعودا على الأرض تحقّق فيه رسالات السماء بمغزاها الكبير و هدفها النهايى، و تجد فيه المسيرة المكدودة للانسان على مرّ التاريخ استقرارها و طمأنينتها بعد عناء طويل، بل لم يقتصر الشعور بهذا اليوم الغيبى، و المستقبل المنتظر على المؤمنين دينيا بالغيب، بل امتدّ الى غيرهم ايضا. وانعكس حتّى على أشدّ الأيديولوجيات و الاتجاهات العقائدية رفضا بالغيب و الغيبيّات، كالماديّة الجدليّة التى فسّرت التاريخ على أساس التناقضات، و آمنت بيوم موعود تصفّى فيه كلّ تلك التناقضات و يسود فيه الوئام و السلام. و هكذا نجد أنّ التجربة النفسية لهذا الشعور التى مارستها الانسانيّة على مرّ الزمان، من أوسع التجارب النفسية و أكثرها عموما بين افراد الانسان».1 «اعتقاد به مهدى عليهالسلام تنها نشانه يك باور اسلامى ـ با رنگ خاصّ دينى ـ نيست، بلكه افزون بر آن، عنوانى است برخواستهها و آرزوهاى همه انسانها، با كيشها و مذاهب گوناگون و نيز بازده الهام فطرى مردم است كه با همه اختلافهايشان در عقيده و مذهب، دريافتهاند كه براى انسانيّت، در روى زمين، روز موعودى خواهدبود كه با فرا رسيدن آن هدفنهايى و مقصد بزرگ رسالتهاى آسمانى، تحقّق مىيابد و مسير آن ـ كه در طول تاريخ پر از فراز و نشيب و پرتگاه بوده ـ به دنبال رنجى بسيار، هموارى و استوارى لازم را مىيابد. انتظار آيندهاى اين چنين، تنها در درون كسانى كه با پذيرش اديان، جهان غيب را پذيرفتهاند، راه نيافته، بلكه به ديگران نيز سرايت كرده است تا آنجا كه مىتوان انعكاس چنين باورى را در مكتب¬هايى كه با سرسختى، وجود غيب و موجودات غيبى را نفى مىكنند، ديد. براى مثال: در ماترياليسم ديالكتيك كه تاريخ را بر اساس تضادها تفسير مىكند، روزى مطرح است كه تمامى تضادها از ميان مىرود و سازش و آشتى حكمفرما مىگردد. بدين سان مىبينيم كه تجربهاى درونى كه بشريّت، در طول تاريخ، در مورد اين احساس داشته، در ميان ديگر تجربههاى روحى، از گستردگى و عموميّت بيشترى برخوردار است. نتيجه از مجموع مقدمات گذشته پى مىبريم كه براى تحقق اهداف خلقت، خصوصا خلقت انسان ـ از آن جهت كه افعال خداوند هدفمند است ـ بايد زمينه حكومت عدل جهانى و توحيدى فراهم شود، و با عنايات و توجّهات خاصّ الهى، رهبرى الهى و معصوم، ظهور كند تا آن حكومت در روى زمين، تحقّق يابد و افراد جامعه نيز در سايه آن حكومت الهى، به كمال مطلوب خود برسند. اين حكومت عدل جهانى و توحيدى، گرچه تاكنون شرايطش تحقّق نيافته، ولى در گذر زمان، با تحقّق شرايطش در آخرالزمان، تحقّق پيدا خواهد كرد. ـ راه تاريخى با مراجعه به تاريخ گذشته و حال، پى مىبريم كه بشر در طول تاريخ خود، گرفتار انواع عذابها و شقاوتها و قتل و غارتها بوده است، خصوصا انسانهاى موحّد كه به جرم پاسدارى از حقّ و حقيقت و توحيد، انواع عذابها را به جان خريدند. قرآن كريم در رابطه با قضيه اصحاب أخدود ـ كه خندقى بزرگ حفر كردند و در آن آتشى بس عظيم فراهم نمودند تا مؤمنان و موحّدان را در آن انداخته و زنده زنده بسوزانند ـ مىگويد:«وَالسَّمآءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ * وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ * وَشاهِدٍ وَمَشْهُودٍ * قُتِلَ أَصْحابُ الاْءُخْدُودِ * النّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ * إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُودٌ * وَهُمْ عَلَى ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ * وَما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّآ أَن يُؤْمِنُوا بِاللّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»؛3 «قسم به آسمان بلندى كه داراى كاخهاى باعظمت است. و قسم به روز موعود (قيامت كه وعده گاه خلايق است).و قسم به شاهدِ(عالَم، پيغمبرخاتم) و مشهودِ(او قيامت و امّت).اصحاب اخدود، همه، كشته و نابود شدند. همان مردم ظالمى كه آتش سختى به جان خلق برافروختند. كه (بى¬رحمانه) در كنار آن خندقهاى آتش بنشينند. و سوختن مؤمنانى كه به آتش افكندند، مشاهده كردند. و با آن مؤمنانى كه سوزاندند، هيچ عداوتى نداشتند جز آنكه آنان به خداى مقتدر ستوده صفات، ايمان آورده بودند.» در صفحه ديگرى از تاريخ مىخوانيم كه فرعون مصر، به مجرّد ديدن رؤيايى در خواب، چه جناياتى را در طول عمر خود انجام داد تا وجودش از گزند بليّات محفوظ بماند. باز در صفحه ديگر تاريخ، جنايات شخصى ديگر به نام حجّاج بن يوسف ثقفى را مشاهده مىكنيم كه در مدّت بيست سالى كه بر عراق حكومت داشت، جناياتى هولناك را انجام داد. مسعودى در كتاب (مروج الذهب) مىنويسد: «تعداد كسانى را كه شخص حجّاج به صورت قتلِ صبر، از پاى درآورد، صدوبيست هزار نفر بوده است. و اين غير از آن مقدارى است كه به دست لشكريان او به قتل رسيدند. در زندانهاى او حدود پنجاه هزار نفر مرد و سى هزار نفر زن به قتل رسيدند كه شانزده هزار نفر آنان برهنه و عريان بودند. زنان و مردان را در يك مكان زندانى مىكردند در حالى كه براى آن مكان، هيچ سايبانى از گرما در تابستان و پوششى از سرما در زمستان نبود...4 اين بخش كوچك از جنايات تاريخ است كه با مراجعه به صفحات آن، به آنها پى مىبريم. جنايات و ظلم بر مظلومان و موحّدان نه تنها پايان نيافته، بلكه به طور سرسام آورى، رو به افزايش نهاده است، به حدّى كه روى جنايتكاران را سفيد كرده است! جنگ جهانى اول برپا شد و در آن انسانهاى بى گناهى به قتل رسيدند كه بنابرآمار رسمى، تنها تعداد كشته شدگان اين جنگ به بيست و دو ميليون نفر رسيد. بعد از مدّت زمان كوتاهى، آتش جنگ جهانى دوم شعله ور گشت و با كمال تأسّف آتش آن دامان هفتاد ميليون انسان را گرفت و به كام مرگ فروبرد. در همين جنگ، فاجعه عظيم هيروشيما و ناكازاكى رخ داد كه دهها هزار نفر با سلاحهاى اتمى كه به دست همين بشر پيشرفته ساخته شده بود، به كام مرگ فرو رفتند. در قضيه استعمار كشور مسلمان الجزاير، به دست فرانسه، به جهت مقابله ملّت مسلمان آن ديار با استعمارگران، حدود دو ميليون نفر به دست اشغالگران فرانسوى، به شهادت رسيدند. در آنجا مردمى را كه به مساجد پناه برده بودند، با انفجار بمب به شهادت رساندند. در تجاوزى كه آمريكا به ويتنام كرد صدها هزار نفر را با بمبها و سلاحها به قتل رسانيد كه عوارض شيميايى آن جنگ نيز هنوز هم وجود دارد. با مراجعه به تاريخ پنجاه ساله ملّت مظلوم فلسطين به بخشى از جنايات صهيونيستها بر اين ملّت مظلوم، پى مىبريم. در طول اين مدت ميليونها مسلمان را آواره كردند و دهها هزار نفر را نيز به شهادت رساندند. حال با تأمّل نسبت به آينده بشر و خصومتهايى كه ميان ملّتهاى مختلف پديد آمده، كه به مانند آتش زير خاكستر، آبستن جنايتها و فجايعى در آينده بشريّت است چه اتفاقى خواهد افتاد؟ خصوصا با در نظر گرفتن تسليحات خطرناك كشتار جمعى كه كشورها براى نابودى يكديگر فراهم آوردهاند كه مىتوان دهها بار كره زمين را به نابودى كشاند و بالأخصّ با طرح برخورد تمدنها كه از سوى بعضى از روشنفكران آمريكايى از جمله ساموئل هانتينگتون داده شده و امروز، سياستمداران آمريكايى آن را دنبال مىكنند، در مى يابيم كه چه خطر عظيمى جامعه بشرى را تهديد مىكند. حال، آيا بشر اميدى به آينده زندگى خود دارد؟ آيا در صورت عملى شدن آن طرح، احدى در روى زمين باقى خواهد ماند؟ آرى شخص تربيت شده در مكتب الهى مىگويد: ممكن نيست كه جهان به دست چند نفر ديوانه ويران شود. او مىگويد: درست است كه جهان بر سر پيچ خطر قرار گرفته است، ولى خداوند همان طور كه در گذشته ـ البته در شعاع كوچكترى ـ اين معجزه را نشان داده، بر سر پيچهاى خطر بشر را يارى كرده و از آستين غيب، مصلح و منجى رسانده است، در اين شرايط نيز چنان خواهد كرد كه عقلها در حيرت فرو رود. و لذا در قرآن كريم مىخوانيم: «وَلَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الاْءَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ»؛8 «در زبور بعد از ذكر [تورات] نوشتيم: بندگان شايستهام وارث [حكومت] زمين خواهند شد.» - حتمى بودن وعده الهى نظريه نوسترآداموس با وعدههاى خداوند متعال به برپايى حكومت عدل جهانى در آخرالزمان توسط مؤمنان و صالحان منافات دارد، وعدهاى كه هرگز تخلفبردار نيست، و اين وعده هنوز تحقق نيافته است پس بايد تحقق پيدا كند. خداوند متعال مىفرمايد: «وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الاْءَرْضِ كَما اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنا يَعْبُدُونَنِى لاَ يُشْرِكُونَ بِى شَيْئا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَ لِكَ فَأُولَآئِكَ هُمُ الْفاسِقُون»؛14 «خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند وعده مىدهد كه قطعا آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد؛ و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده، پابرجا و ريشهدار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مىكند، آنچنان كه تنها مرا مىپرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت. و كسانى كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند.» سئله سال 2012 و پايان دنيا پدیده سال 2012 طبق عقاید یهودی مسیحی، به مجموعهای از اتفاقات گفته میشود که جهان و زندگی را به سمت پایان دنیا یا آرماگدون سوق میدهد که تاریخ دقیق آن ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ میباشد. در زمینه چگونگی و نوع این پایان نظرات مختلفی مطرح شده که در ادامه خواهند آمد: نظریه اوّل: بنابر باور برخی این تاریخ پایان پنجمین دوره ۵۱۲۵ ساله تقویم قوم مایا است. مایا نام مجموعهای از اقوام سرخپوست در جنوب مکزیک و شمال امریکای مرکزی است. مایاها از مشهورترین قبایل آن دوران بودهاند. آنان شهرهایشان را در دل جنگلهای بارانی میساختند. فرزندان آنها، هنوز هم در این منطقهها زندگی میکنند. ادعا میشود قوم مایا از جمله تمدنهای بسیار پیشرفته امریکای مرکزی بود. دست آوردهای مایاها در هنر، معماری، نجوم و ریاضیات بسیار چشمگیر بوده است. طبق این مبنا بنابر دوره تقویمی مایاها این تاریخ پایان این دوره میباشد و اتفاقی عظیم این نابودی را در پی خواهد داشت. بررسی نظریه اوّل: محققان مختلفی دربارهي اینکه آیا فاجعهای در سال ۲۰۱۲ رخ خواهد داد، بحث کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که نشانههای رستاخیز قریب الوقوع (پدیده ۲۰۱۲) نه در عقاید باستانی مایاها یافت شده نه در مطالعات علوم معاصر. مایاشناسان سر شناس نیز درباره اینکه آیا سال ۲۰۱۲ پایان دوره تقویم این قوم است، و آیا این تاریخ سرآغاز دورهای جدید برای بشریت است بحث کردهاند و بیان داشتهاند که این عقاید برداشتهای نادرست از تاریخ مایاها است. همچنین در منابع قدیمی این قوم نیز پیدا کردن سر نخهایی از بیان این موضوع بسیار نادر و کمیاب است. این امر بیان کنندهٔ این است که حتی در میان بزرگان قوم مایا نیز اختلافات بسیاری بر سر این حقیقت این موضوع وجود دارد. همینطور اخترشناسان و دانشمندان علوم طبیعی دیگر نیز این نظریه را رد کردهاند. لذا روشن میشود که این نوع بررسی تاریخی قوم مایا و تعیین زمان برای پایان دنیا صحیح نیست و استدلال علمی تاریخی ندارد. نظریه دوّم: گروه دیگری بر این باورند این تاریخ بنابر پیشگوییهای نوسترادامس پایان دنیا معرفی شده و طبق این پیشگویی در این تاریخ پایان دنیا رخ خواهد داد. در این باره مستندی هم در امریکا تولید شده که به اثبات و ارائه دلیل برای این ادعا میپردازد. بررسی نظریه دوّم: نوستراداموس که یکی از مهمترین و برجستهترین شاگردان اسحاق کور (موسس فرقه کابالا یا عرفان یهودی) میباشد و عقاید و افکارش به شدت تحت تاثیر فرقه باطل کابالا قرار دارد. آنچه به عنوان پیشگوییهای او مطرح میشود، مجموعه شعرهایی است که غالب آنها قابل تطبیق بر مسائل متعددي هستند. بر همین مبنا ادعاهایی مبنی بر پیشگویی جنگ ایران و عراق یا سقوط صدام بر بیتهایی از این اشعار منطبق میگردد. جالب است که سالها پیش نیز ادعاهایی مشابه برگرفته از این پیشگویی ها مطرح شد که هیچ وقت اتفاق نیفتاد و زمان اعلام شده آن نیز گذشته است. در مورد پیشگویی مربوط به سال 2012 اولا استناد این امر به نوستراداموس معلوم نیست و اثبات علمی نشده است. ثانیا غالب این پیشگویی های مطرح شده هیچ وقت اتفاق نیفتاد و ثالثا دلایل قطعی عقلی، نقلی و علمی بر خلاف آن وجود دارد. نظریه سوم: ادعا میشود که در این تاریخ یک اتفاق شگرف در منظومه شمسی میافتد که هر چند هزار سال یکبار پیش میآید. اين اتفاق در یک خط قرار گرفتن تمام کرات منظومه شمسی با خورشید است و همین امر باعث فعل و انفعالاتی در در درون هسته زمین میگردد و باعث انفجارهای عظیم آتشفشانی، زلزلههای بی سابقه، سونامی و... میشود و نهایتا عمر دنیا به پایان میرسد. بررسی نظریه سوم: برای رد این نظریه نبودن دلیل کافی علمی کفایت میکند در ضمن ناسا به عنوان مرجعی در نجوم این قضیه را از اساس باطل دانسته که در ادامه قسمتی از گفتگو در همين زمينه خواهد آمد. نظریه چهارم: این تاریخ زمان اتفاق افتادن آرماگدون و نبرد نهایی خیر و شر است همان مطلبی که در ادیان مختلف به عنوان ظهور منجی و مقابله خیر و شر مطرح میشود که سبب نابودی افراد زیادی شده و نهایتا دوره جدید انسانی آغاز میشود. بررسی نظریه چهارم: اینکه زمان دقیق ظهور منجی حقيقي (در عقاید شیعی حضرت مهدی علیه السلام) چه زمانی است؟ هیچ دینی به این امر مستقیما اشاره ندارد و دلایل زیادی بر مشخص نبودن این زمان وجود دارد. و آنچه در اين زمينه در كتابها و منابع ديني ديده ميشود تبيين نشانههاي اين دوره است كه به دو دسته نشانههاي قطعي و غير قطعي تقسيم ميشوند. اما اينكه منجی دروغين یهودی امریکایی چه وقت ظهور میکند قطعا به دليل عدم وجود خارجی و ساختگي بودن آن ميتواند در هر تاريخي باشد. تفكري كه ناشي از افکار شوم صهیونیسم جهانی است که در حقیقت فریب و نیرنگی جدید از سوی آنان خواهد بود. نهايتا اين امر مسلم است كه با ظهور منجی واقعی حضرت صاحب الزمان (عج) این برنامه ها باطل شده و از میان برچیده خواهد شد. س : یعنی تقویم مایا در دسامبر 2012 تمام می شود؟ ج: درست همانطور که تقویم دیوار آشپزخانه شما هم نشان می دهد، پس از 21 دسامبر چیزی وجود ندارد. در تقویم مایا بعد از 21 دسامبر 2012 دیگر شما چیزی پیدا نمی کنید. این تاریخی است بر پایان یک دوره طولانی تمدن مایا اما پس از آن تقویم شما از 1 ژانویه شروع می شود و دوره طولانی دیگری برای تمدن مایا در تقویمش آغاز می گردد. س: این پدیده کجا رخ میدهد که سیارات دیگر در مسیرشان برروی زمین تاثیر می گذارند؟ ج: هم ترازی سیارات در دهه های آینده خیلی کم خواهد بود. و حتی اگر این اتفاق هم بیفتد. تاثیر شان بر زمین اندک خواهد بود. « در هر ماه دسامبر، زمین و خورشید با مرکز تقریبی کهکشان راه شیری در یک ردیف قرار می گیرند. اما این رویداد هر ساله نتیجه ای ندارد. در آنجا ظاهرا مقدار زیادی کشش میان اجرام آسمانی وجود داشته و محل و گذرگاه آنها در انتهای تقویم سال 2012 قرار دارد. س: آیا خطر طوفان خورشیدی غول پیکری در سال 2012 خورشیدی پیش بینی نشده است؟ ج : فعالیتهای خورشیدی یک چرخه عادی است که هر 11 سال به اوج می رسد. اکنون داریم به اوج این فعالیتها نزدیک می شویم. شعله های فروزان خورشید ممکن است باعث قطع ارتباطات ماهواره ای شود. اگر چه مهندسان اکنون در حال یادگیری این مساله هستند که چگونه قطعات الکترونیکی بسازند که بتوانند در برابر طوفانهای خورشیدی بتواند دوام بیاورد. اما این ارتباطی با خطر ویژه ای در سال 2012 ندارد. طوفان خورشیدی بعدی بین سالهای 2012 تا 2014 رخ خواهد داد. پیش بینی می شود که این چرخه خورشیدی در حد متوسط بوده وتفاوتی با چرخه های قبلی اش در طول تاریخ نخواهد داشت. برخي از نظرات نوستراداموس برگرفته از اينترنت نظرات شما عزیزان:
تشکر ولی وقت تعیین کردن برای ظهور دروغ است
سلام
مرسی!!! خیلی عالی!!! ولی سرکار خانوم لطف کنید کمی خلاصه تر بنویسید تا بتونیم کامل بخونیم! ممنون! یاحق موضوع مطلب : <-CategoryName-> نويسندگان |
|