بسم الله الرحمن الرحیم
وبلاگ رسمی اقدس اکبرنژاد
جمعه 5 خرداد 1391برچسب:اقدس اكبرنژاد,رد پاي فراماسونري در شوراي اسلامي شهر و شهرداري هشترود, :: 19:35 :: نويسنده : اقدس اکبرنژاد بسمه تعالي برگرديم به آن روزها ، روزهاي شكنجه و آتش و خون ، روزهاي باروت و تير باران ! و روزهاي سنگر و جبهه ، روزهاي غرور و مبارزه و استقامت ! روزهايي كه با قرآن و ايمان همه جا را فتح كرديم . براي چه ؟ براي پياده كردن جامعه اي عدالت محور و انساني و اسلامي. آن موقع حرفمان اين بود كه شاه برود . پس همه با هم يكي شديم . طاغوت رفت و تمام خائنين را نيز تنبيه و مجازات و اعدام كرديم ! يك عده هم كه همة سرمايه ها را برداشته و فرار كردند ! ما مانديم و انقلاب و آرمانهايمان ! جنگ شد . بچه هاي مخلص براي پاسداري از اين آب و خاك و ارزشهاي انقلاب جوانمردانه برخاستند و به جبهه ها رفتند و هيچ كم نگذاشتند . و نقش آفرينان پشت جبهه ها ماندند تا جبهه هاي داخلي را پاسداري كنند. از فرهنگ انقلاب نگهباني نمايند. در طول جنگ چه خانه ها كه ويران شد ، چه مدرسه ها و بيمارستانها كه بمباران شدند ، و چه شبها و روزهاي پر اضطراب بر اين مردم مظلوم گذشت ولي آنها همچنان ايستادند تا رهبران بزرگترين حركتهاي تاريخ ساز و انسان ساز دنياي امروز باشند ! ولي افسوس شياطين داخلي و خارجي دست در دست هم نسل سترگ و انقلابي و مسلمان را با ترفندهاي گوناگون به چالش كشيدند . با ورود ميليونها تن مواد مخدر تمام انرژي هاي نهفته، استعدادهاي برتر، مغزهاي پويا ، تفكرات توانا ، انديشه هاي الهي و نيروهاي جسمي آنها را به انهدام كشاندند . باندها و جناحهاي مزدور در داخل ، اربابان زر و زور و تزوير تمام امكانات و ادارة مردم را در دست گرفتند و تمام قدرت مردم را از چنگ آنها ربودند و نسل سرگردان امروز را به سازش با اهريمنان مجبور كردند . موج بيكاري ، اعتياد ، فساد و فحشا ، فقر و ذلت و . . . همه گير شد . و عده اي به دنبال اميال دنيايي خود ، به دنبال كاخ ها و پستهاي كليدي وكسب مدارك تحصيلي از خارج و رسيدن به جاه و مقام به دنبال كسب اعتبارات خود دويدند و انقلاب در دست نور چشمي ها و آقازاده ها و سران فتنه پرپر شد و مردم مبهوتانه مرگ انقلابشان را باور كردند ! مسئولين بي تعهد يك يك از راه رسيدند و به خدا و قرآن سوگند ياد كردند و ما نيز در شورا سوگند ياد كرديم كه جز رضاي خدا قدمي بر نداريم! بر ميگرديم به شورا ، شورايي كه به اصطلاح آرمان اين مردم است ! شورايي كه مردم آن را از آن خودشان مي دانند ، يادم نمي رود آن روز را كه در برف و كولاك وحشتناك انتخابات شورا ، مردم با چه رنجي و عذابي رأي هاي گراميشان را محترمانه به صندوقها ريختند ! ساكت و آرام، با اطمينان و بي دغدغه ! اول انقلاب را نگاه كنيد . مردم مخلصانه مسئولين را تأييد كردند . در واقع به آنها اعتماد كردند. امّا از آنجاييكه بسياري از مسئولين به خاطر تفكرات خاص خودشان و قدرتهايي كه از طريق آراي مردم به دست آورده بودند و در موقعيت هاي حساس قرار گرفته بودند به دنبال زياده طلبي ها و خود خواهيهاي خودشان فرصتهاي رويش ها و بالندگي ها را از مردم گرفتند . و برخي از آنها آنقدر پوست كلفت و پر رو شدند كه در هر شرايطي سعي كردند و سعي هم مي كنند كه با هر حقه و دغل بازي خودشان را تحميل كنند و جايگاه خودشان را نگهدارند و از تمام امتيازات جامعه بهره مند شوند . در سطح جامعه چهرهايي كه 33 سال در پستهاي كليدي و در رأس هرم قدرت براي مردم مظلوم و انقلابي تكليف تعيين كرده اند، هنوز هم همچنان پاي بر جا بر اريكه ي قدرت تكيه زده و خيال هيچ حركتي را ندارند . آنها در طول 33 سال باندهاي مافيايي از اربابان زر و زور و تزوير تشكيل داده اند و هر كي را كه خواسته و توانسته اند خريده اند ! و براي روزهاي مباداي خودشان ذخيره كرده اند ! در شهرهاي كوچك و مناطق كوچك دست نشاندگان همان باندها حاكميت دارند . اين باندها در شهرهاي كوچك در واقع بازوهاي تواناي همان جريانهاي فربه تر و متشكل تر در كلانشهرها هستند ! تحليل كوچكي از هشترود تصويري از نماي كل جمهوري اسلامي در سطح كشور است . آن روزي كه نخستين جلسة شورا را در دفتر نمايندة محترم هشترود در سال 86 برگزار كرديم ، ايشان در صحبت هايشان فرمودند : « من به آقاي هاشمي رفسنجاني رأي دادم . آقاي احمدي نژاد را قبول ندارم. » در آن زمان مدت زيادي نبود كه انتخابات رياست جمهوري انجام پذيرفته بود. خوب همين يك جمله وابستگي فكري و جناحي را در مقابل جناح مخالف نشان ميداد . بالأخره هر كسي يك نوع تفكر را مي پسندد. در جلسه اي كه فكر ميكنم مربوط به اجراي يك پروژه بود ايشان فرمودند : بالأخره عده اي بايد قرباني شوند ! اين تفكر بر مي گشت به نوع تفكر نژاد پرستانة جناب ارسطو و از سويي ديگر به نوع تفكر آقاي هاشمي كه اعتقاد به عدم چرخش نخبگان دارد . و اين يعني ايشان اعتقاد به عده اي به نام نخبه دارد و خودش را هم نخبه ميداند و تا وقتي هم كه خودش وجود دارد نخبه ديگري را قبول ندارد ! و همچنين آنهاييكه بالأخره در دوران ايشان نخبه شناخته شده اند ! و امّا آنچه كه باز بسيار مهمتر است ، پياده شدن اين تفكر و بينش در طول 33 سال پس از انقلاب با الهام گيري از تفكر آقاي رفسنجاني يا به عبارتي آقاي رفسنجاني ها در منطقه است ! منطقه 33 سال با اين بينش نفس كشيده و زندگي كرده است ! در حاليكه ما براي پياده شدن اسلام و اهداف اسلامي و اجراي عدالت اجتماعي از جانمان و از مالمان و از همة هستي مان گذشتيم . و حالا اين آقايان از بالا تفكر دوران دقيانوسي آقاي ارسطو را مدت 33 سال براي مردم انقلابي ما ديكته كرده اند ! و عجيب اينكه همين آقايان در رأس هرم قدرت با رأي هاي ما قدرتمند شده اند . آنها در ابتدا كه اصلاً چيزي نبودند ! كاره اي نبودند ! اگر رأي هاي ما نبود اينها چه كاره بودند ؟! به هر حال ما رأي هايمان را داديم يعني قدرتهايمان را مفت و مجاني در اختيار اين آقايان قرار داديم و آنها با رأي هاي ما قدرتمند شدند و با قدرتي كه به دست آوردند در تمام مناطق براي خودشان مراكز قدرت كوچكتري را بوجود آوردند كه وصل به قدرت مركزي ميشد . و اين آقايان با همان قدرت ما تمام امكانات از نفت ، گاز ، پتروشيمي ، صنايع ، معادن ، ارتباطات ، علوم ، فنون ، راههاي مواصلاتي ، كانالهاي فرهنگي ، اقتصادي ، اجتماعي ، اخلاقي ، مالي ، اعتباري و . . . همه و همه را در اختيار خود گرفتند . آري اينها قدرتمند شدند ولي ما كه قدرتهايمان را در رأ هايمان به اين آقايان تفويض كرديم ديگر قدرتي نداشته و نداريم ! بهرحال نتيجه اين شد كه از زمان آقاي رفسنجاني آن جامعة توحيدي كه در آغاز انقلاب به دنبال آن بوديم تبديل به يك جامعة طبقاتي شد چرا كه اين آقايان با اجازة خود ما ( يعني با قدرت رأي هاي ما ) از تمام امكانات جامعه به نفع خودشان و آ قازاده هايشان و نور چشمي هايشان استفاده كردند و ما مانديم با دست خالي ! امّا با همين رأي ها باندها و جناحها تقويت شدند و وقتيكه شوراها هم روي كار آمدند در واقع شوراها هم بازوهاي توانمند مردمي همان باندها و جناحها شدند. و در هشترود رئيس شورا عملاً از نماينده حمايت ميكرد . آقاي سيد طاهري هم گر چه ظاهراً خودش را به باند مخالف وصل كرده بود ولي همة اينها ترفندهاي سياسي بود براي حفظ موقعيت خودش ! آقاي اكبري رئيس شورا و آقاي سيد طاهري در طول دوران شورا هميشه با هم بودند ! آنها در اتحادشان گام به گام تفكرات و خواسته هايشان را تحميل ميكردند . هر دو با هم تصميم گرفتند شهردار قبلي را انتخاب كنند و به كار بگمارند و هر دو با هم تصميم گرفتند شهردار فعلي را هم منصوب كنند . آقاي اكبري تلاش زيادي كرد تا آقاي موسوي شهردار هشترود بشود. در شورا رئيس شورا كه همواره پشتش از جانب نماينده سابق گرم بود هر نوع تفكري را كه دوست داشت اعمال ميكرد و اصولاً در شوراي هشترود اين رئيس شوراست كه خط فكري كلي را مشخص ميكند . و از طرفي آقاي اكبري وسيدطاهري كاملاً هماهنگ عمل مي كنند . آنها هر لحظه كه اراده كنند مي توانند شهردار را بردارند زيرا اعضاي ديگر شورا مزدوران آنها هستند ! آنها به شهردار و همة شهر و شورا خط فكري مي دهند . آنها هستند كه تصميم ميگيرند و اجرا ميكنند! از طرفي ديگر رئيس شورا با باند حاكم در استانداري مثل آقاي موحدنيا، اشرفي نيا و ساير نياهاي حاكم ديگر در ارتباط تنگاتنگ هستند و به خاطر همين هم هست كه چون داراي پشتوانه اند اصلاً به كسي اجازه نفس كشيدن نميدهند. مخصوصاً كه معاونت سياسي استانداري نيز از همين باند است و اگر كسي مخالف آنها باشند فوراَ از طريق ايشان زير آبش زده ميشود . آقاي اكبري 5 سال تمام آقاي سيد طاهري را براي بهره برداري هاي سياسي اش و براي لحظه هاي مبادايش نگهداشت . حالا نوبت سيد طاهري است كه بايد جبران كند . چرا كه نمايندة قبلي رفته و حالا نماينده فعلي آمده و آقاي سيدطاهري ظاهراً براي نماينده فعلي كلي فرش قرمز پهن كرده ، تبليغات كرده ، حالا بايد آقاي سيدطاهري رئيس شورا شود تا جبران آن روزهايي شود كه آقاي اكبري رئيس شورا بود . بالأخره 5 سال حق مردم را خوردن با حمايت آقاي اكبري بايد يك جوري جبران شود . جنگ قدرت است . نماينده فعلي هم مي خواهد شورا را در دست داشته باشد تا موازنة قدرت اجرا شود ! بهرحال ، حالا همة تلاشها براي اينست كه وضعيت غير قانوني آقاي سيدطاهري وجهة قانوني پيدا كند ، از طريق نمايندة فعلي ! و امضاي هر كسي كه رئيس شورا شود ! و يا از هر كانال ديگري ! همه به تكاپو افتاده اند تا 5 سال حضور غير قانوني آقاي سيد طاهري در شورا ماست مالي شود ! و در عين حال ايشان هم عضو شورا باشند و هم رئيس شورا ! طبق بند ماده 9 : جلسات شورا بعد از اولين جلسه و به صورت عادي هر ماه دو بار در محل شورا تشكيل مي شود ( البته جلسات فوق العاده هم در طول ماه برگزار مي شود ) يعني در اولين جلسه انتخاب هيئت رئيسه همه اعضا بايد حضور داشته و جلسه را تأييد و صورتجلسه را امضا كنند . اولين جلسه شورا در تاريخ 9/2/91 با امضاي 4 نفر از اعضا به استان گزارش ميشود ! و آقاي سيد طاهري رئيس انتخاب ميشود ! و اين جلسات ادامه دارد ! همه به صورت غير قانوني و استان در برابر اين جريان خاموش ! چون بالأخره استان هم از باند خودشان است ! رد پاي فراماسونري وشيطان پرستي در شوراي اسلامي شهر وشهرداري هشترود! و امّا : و مكرر و مكر الله و الله خير الماكرين و اينگونه است كه خداوند تفكر غير خدايي و غير توحيدي و تفكر استكبارگرانه و تفكر فراماسونري و شيطان پرستي شوراي شهر و شهرداري هشترود را كه الهام گرفته از تفكرات رئيس قدرت طلب آن و آقاي سيد طاهري است بر ملا ميسازد! نماد فراماسونري و شيطان پرستي در روي جلد كتاب فعاليتهاي 5 سالة شورا و شهرداري در « گزارش عملكرد شوراي اسلامي شهر و شهرداري هشترود » پرده از تفكرات پليد و وابسته به جريانها را در شورا آشكار ميسازد ! 1 – نماد چشم جهان بين بر روي جلد كتاب ( تك چشم) ( يك چشم ) ( چشم همه بين ) ( چشم جهان بين ) ( چشم لوسيفر ) كه نماد شيطان پرستهاست. اين چشم همچنين علامت روشنفكران نيز هست و حتي در دلار ايالات متحده امريكا نيز به عنوان نظم نوين جهاني ديده ميشود. 2- داس و چكش كه البته نماد سوسيال ماتريال ماركس است و چكش خود نماد فراماسونري نيز هست . كارل ماركس واضع فلسفة سوسياليسم جديد كمونيسم است . ماركس را سوسياليست ماترياليست ( مادي) مي دانستند، او به خدا اعتقاد نداشت. ماركس اين فلسفه را متشكل نموده و به صورت يك ايدئولوژي مدون در آورد و لنين پيشواي انقلاب روسيه در اكتبر 1917 م و پس از وي استالين از سوسياليسم ماركسيسم حمايت كردند و آثار او را در اتحاد جماهير شوروي سابق عملاً به اجرا در آوردند. 3 – زيتون به زبان عبري همان موسي ( ع ) پيامبر قوم يهود است.
* فراماسونري چيست؟
نمادهای فراماسونری در سریال قهوه تلخ ، قلب يخي ، جدايي نادر از سيمين ، سن پطرزبورگ و . . .
نمادهاي فراموسونري در معماري مجلس شوراي اسلامي ، در برج شاهنامه در ميدان فردوسي ، در حرم حضرت امام(ره)، در چهار راه وليعصر (عج ) ، در مسجد قدس تهران ، در برنامه هاي كارتوني در تلويزيون و همچنين در برنامه هاي شبكه دو و شبكه چهار و . . . نظرات شما عزیزان: خ م
![]() ساعت13:56---7 خرداد 1391
افرين بر عزم واراده شير زني چون شما اي كاش مردان هشترود كمي از غيرت شما را داشتند مطالبتان خيلي بجاست هضمش براي عدهاي كه در خواب هستند سخت پيروز ومستدام باشيد
پاسخ:با سلام متشكرم كه حرفهاي مرا با تمام سختيهايش درك مي كنيد.من هم براي شما آرزوي پيروزي دارم. ستار
![]() ساعت8:53---7 خرداد 1391
سلام حاج خانم
احسنت دلمان روشن شد باید به پنج سال خیانت پاسخگو باشند این خانم اکرمی هم جزو اعضاء شورا هست یا فقط دنبال کارهای خودش هست انتقالی از نظر کهریز-احداث ساختمان چندین واحدی- احداث مغازه برای برادرانش- استخدام برادرش و...... پاسخ:با سلام شما بهتر از من همه چيز را مي دانيد. متشكرم از نظرتان. موضوع مطلب : <-CategoryName-> نويسندگان |
|