4)       ببينيد براي هر فرد چند تومان اختصاص مي يابد.

5)    و بعد از همه مهمتر اينكه شما اين درآمد سرانه را بايد به خود مردم برگردانيد يا براي آنها سرمايه گذاري كنيد و اين سرمايه گذاري را برنامه ريزي نماييد. يعني سهم هر كسي را براي خود او هزينه نماييد. در اشتغال زايي، مسكن، آموزش و پرورش، بهداشت، آموزش عالي و. . . بعد مي بينيد افرادي پيدا نمي شوند كه مثلاً سوار اتومبيل هاي چند صد ميليون توماني شوند و بقيه مردم در اتوبوسها روي كول هم سوار شوند و يا از اتوبوسها به بيرون پرتاب شوند و بميرند! بعد مي بينيد كه همه مردم به دانشگاه مي روند و نخبه مي شوند! بعد مي بينيد كه عدالت اجرا مي شود! نه اينكه چند تا سرمايه دار فراري و خصوصي ساز و جاسوس را از آمريكا و ديگر كشورها دعوت كنيد و امكانات جامعه را به شيوه هاي مختلف به آنها تزريق كنيد و آنها را مطرح تر و فربه تر وارد ميدان نماييد و دست مردم را ببنديد و زنجيري هم بر پايشان كه اصلاً نتوانند در برابر غول هايي كه با حق و حقوق آنها فربه شده اند مقاومت كنند و ناگهان از پاي در آيند!

6)   نظارت بر تمام ارگانها، نهادها، سازمانها، ادارات و. . . آن هم نه توسط خود ادارات و نهادها. مثلاً آموزش و پرورش براي دانش آموزان سرويس دهي كند و خودش هم نظارت كند! و يا خودش مجري باشد خودش هم ناظر! و يا اداره بازرگاني همچنين كه مجري خودش شده و ناظر و بازرسش هم خودش! در حالي كه نظارت بايستي بر عهدة يك مسئول ديگري غير از خود آن اداره باشد يا اينكه مثلاً در تجميع مدارس همه مدارس در روستاها تعطيل شده و مدارس در تهران از همه امكانات برخوردار و شكاف طبقاتي از صفر تا بينهايت گسترش يابد و هيچكس نباشد بر مسائلي كه مي گذرد نظارت كند. يا مثلاً ناگهان درس استعماري انگليسي وارد كتابهاي ابتدايي شود و بچه ها از همان آغاز تحت فرهنگ دولت استعماري انگليس پرورش يابند درست مثل «بچه پيش آهنگان»  زمان شاه كه همه «بچه فراماسونرها» بودند و حالا هم . . . ! بچه هاي ما هم در انقلاب اسلامي با همان فرهنگ آماده زندگي در دنياي واويلاي آينده غربي شوند در حالي كه دانش آموزان ما در روستاها حتي معلم و كتاب و امكانات لازم را ندارند تا الفباي فارسي را هم ياد بگيرند! بخصوص آنهايي كه ترك زبانند! و وزير آموزش و پرورش شما دنبال استخر شناي بچه هاي تهران است و بچه هاي روستا در پهن ها شنا مي كنند!! آيا اين است اجراي عدالت اجتماعي شما به دست مردان شما و بازوان تواناي شما؟! و مديريت تحول گراي شما؟! آيا آقاي وزير آموزش و پرورش براي تمام دانش آموزان ايران از روستاها تا كلانشهرها براي تدريس زبان انگليسي يكسان سرمايه گذاري كرده است و يا برنامه هاي كيلويي مثل دولتهاي قبل و وزراي قبل ارائه مي دهد ؟! اگر سرمايه گذاري كرده است هزينة هر دانش آموز در كل ايران براي آموختن زبان انگليسي چقدر است؟ براي زبان فارسي چقدر و براي زبان عربي يعني زبان دين و قرآن چقدر؟! وزير محترم شفاف بيان كند هزينة استخر شنا براي كليّه دانش آموزان چقدر است؟ اطلاع رساني شود. و حق همة دانش آموزان ادا شود.

اخيراً پنجشنبه ها به لطف و مرحمت مجلس و دولت تعطيل شده است! و اين يعني عقب نشيني دانش آموزان فقير از تحصيل به نفع بچه سرمايه دارها و پولدارها و آواره شدن بچه ها در كوچه و خيابانها و تدريس خصوصي براي پولدارها و براي كسب مقامها و پستها در آينده!

هنر هم در روزگار شما در جايگاه خاص خودش قرار گرفته است. در كنار درب هر بقالي و چغالي! ما هر روز شاهد ظهور دهها فيلم سينمايي هستيم!! در كنار پياز و سيب زميني! عجب تحولات انقلابي دروني در ما ايجاد مي شود!! انقلابات بزرگ جهاني!! قهوه تلخ و شيرين، قلب يخي و . . . به كارگرداني دلقكهاي كار كشته!!

آقاي احمدي نژاد شما خودتان مي دانيد كه ما در آغاز انقلاب مدرسة نمونه، غير نمونه، غير دولتي، غير انتفاعي، خصوصي، نيمه خصوصي و. . . نداشتيم. يعني كسي جرأت نمي كرد اين شكاف را آغاز و ايجاد كند ولي تدريجاً جريانهاي شيطاني و وابسته به قدرتهاي مافيايي و جريانهاي  فراماسونري كه حتماً در آغاز انقلاب ريشه كن نشده بود با نفوذ در اركان نظام تدريجاً ماهيت انقلاب را به سمت و سوي طبقاتي شدن از زمان دولت سازندگي سوق داد در نتيجه حركتهاي  ضد ارزشهاي اسلام و انقلاب را در تمام ارگانها بخصوص در آموزش و پرورش و آموزش عالي كشاند و آن را از محتوا خارج ساخت تا تدريجاً دوباره ارزشهاي طاغوتي را حاكم گرداند كه موفق هم شد.

سرانجام نظام طبقاتي شكل گرفت و همه ناچار قبول كردند كه بالاخره يك عده آقا و سرور و با استعداد و نخبه هستند! كه بايستي در سطوح بالاي جامعه در هرم قدرت قرار بگيرند و سرنوشت عده اي ديگر را به عنوان برده و غلام و كنيز و. . . رقم بزنند! پس مي بينيم افرادي بي استعداد و بي هويت صرفاً با سوء استفاده از آراي مردم، رانتها، امتيازات و كسب موقعيتهاي برتر و ممتاز و كسب مدارج علمي برتر با زيركي و دغل بازي خودشان را به رأس هرم قدرت رساندند تا ديگران احساس كنند كه خود نا نخبه اند! و كودن و برده! در نتيجه آقايان بهترين شغلها و امكانات زندگي را صاحب شدند و ديگران بيكار و معتاد و فقير و ناتوان، بي استعداد و نادان و. . . قلمداد شدند!

حالا ما شما را انتخاب كرديم تا آن سيستم طبقاتي را كه در دورة سازندگي نطفه بست! و در زمان اصلاحات به بلوغ رسيد! در هم بشكنيد! و عدالت را اجرا كنيد. زيرا كه شما با پرچم عدالت خواهي و اسلام گرايي مسئوليت پذيرفتيد و ما با ايمان كامل به شما رأي داديم. ما با انتخاب شما مي خواستيم به تحولات انقلابي آغاز انقلاب برگرديم. ما با انتخاب شما انتظار يك انقلاب راستين در راستاي آرمانهايمان را داشتيم و شما متأسفانه همانهايي را براي رسيدن به اهدافتان انتخاب كرديد كه 33 سال با قدرت تمام مردم را به استثمار كشيده بودند در روزگار شما باندهايي مثل حجتيه نيز جان گرفت. و تمام باندها و جناحهاي حاكم ديگر مثل نهضت آزادي، منافقين، سلطنت طلبها و . . . تقويت شد و حتي در دولت خود شما هم نفوذ كرد. در حاليكه شما خودتان در آغاز دولت نهم فرموديد : « وامدار هيچ جريان و حزبي نيستم » حتي در شهرستان هشترود پيوندي كه عناصر حاكم در طول 33 سال پس از انقلاب با اولين وزير آموزش و پرورش انتخابي شما در دولت نهم و معاون آموزشي ايشان و مدير كل آموزش و پرورش در آذربايجانشرقي داشته بر كسي پوشيده نيست .

و امروز ما مي بينيم كه دولت دهم هم هرگز توان زنده كردن ارزشهاي آغاز انقلاب اسلامي ما را ندارد. سيستم ليبرالي و زندگي مصرفي 33 سال تمام مثل يك غدة سرطاني در كل نظام ريشه دوانده و امروز ما بجاي اينكه به ثمردهي انقلابمان در طول 33 سال پس از انقلاب بنشينيم، ناگهان مي بينيم تمام خانها و سرمايه داران و فراريهايي كه يك روز در آغاز انقلاب همة بيت المال را برداشته و به خارج رفته و براي خود ثروتي بهم زده اند و سالهاي دور از جنگ و انقلاب و كشت و كشتار و بيكاري و هزاران مشكلات جاري در مملكت را رها كرده و در فرنگ با ثروتهاي به يغما رفته ملت به عيش و نوش و خوش گذراني پرداخته و با سرمايه هاي فراري داده شده و دست رنج مردم مظلوم ما سرمايه داران بزرگي شده اند، حالا برگشته اند تا ما را از گرسنگي و فقر و فساد و فحشا و اعتياد و بيكاري و آسيب هاي اجتماعي نجات دهند! آقاي احمدي نژاد ما به اين شياطين چه احتياجي داريم؟! ما با دست آنها در زمان شاه به كدام عدالت رسيديم كه امروز برسيم؟! اصلاً اگر آنها عدالت را اجرا مي كردند ما چرا انقلاب مي كرديم؟!

ملت بزرگ ايران با همان كرامت و بزرگواري خود مثل اول انقلاب همة نارسايي ها و كمبودها را جبران خواهد كرد به شرط اينكه هر كسي عادلانه به حق و حقوق خود برسد. ما مي خواهيم چه كار كه سهم ما را از بانكها به يك عده سرمايه دار بدهيد كه براي ما كار كنند مگر اين همه وامهاي كلاني را كه از بيت المال در طول 33 سال پس از انقلاب به سرمايه خواران و اختلاسگران دادنديك ريال آن براي مردم و به نفع مردم هزينه شد كه حالا شما دست به دامن مشتي حرام خوار و بي هويت شده ايد؟! شما سهم ما را بدهيد ما در همان دهاتها و روستاهاي خودمان بيشترين تلاشها را خواهيم كرد و طرحهاي بكر براي آباداني مملكت خودمان خواهيم داد كه آنها نه تنها سودي به ما نخواهند رساند بلكه طرحهاي ما را هم خواهند دزديد. شما امكانات لازم و حق ما را به خودمان بدهيد. ما خود ميدانيم آنها را چگونه و دركدام مسير سرمايه گذاري كنيم و در نهايت مي دانيم كه حق و حقوقمان به كام شيطان پرستان و جريانها و باندها نخواهد رفت.

ما با تفكر و انديشه و تلاش و مكتب بزرگ و انسان سازمان مي توانيم تمام دنيا را متحول كنيم و آنها از اين قدرت  ما مي ترسند! حالا آيا ما آنقدر بدبخت شده ايم كه مشتي وطن فروش و دين فروش مي خواهند ما را نجات دهند!

ما همان مردم انقلابي ديروز هستيم كه همچون فرزندان راستين آغاز انقلاب اسلامي دوران پيامبر (ص) و همچنين در زمستان سال 57، اگر يك سازمان دهي قوي داشتيم و اگر سران فتنه را نداشتيم، تمام نيروهاي پراكنده آمريكاي جنايتكار و يا بفرموده حضرت امام (ره) شيطان بزرگ را در جاي جاي عالم به خاك سياه مي نشانديم!با همان دست خالي! و چنانكه همه ديدندبا همان دست خالي شاه را كه پنجمين ارتش دنيا را در اختيار داشت به فلاكت افكنديم!

حضور سرمايه داران از هر نقطة عالم كه باشد و براي نجات كشور ما باشد بيشك لكه ننگ بزرگي بر پيشاني جمهوري اسلامي است! انقلابي كه امروز مي بايست تمام پايگاههاي شرق و غرب را در هم مي كوفت، به بركت حضور برخي مسئولان خائن و بي لياقت در طول 33 سال پس از انقلاب اسلامي، امروز آنقدر به فلاكت و پيسي افتاده است كه دست به دامن مشتي از دزدان و غارتگران و فراري هاي آغاز انقلاب شده است! و اينگونه خفت و خواري را مي پذيرد. البته قبول اين وضع موجود زياد هم بعيد نيست از انقلابي كه مي بايستي ارزشهايش را صادر مي كرد در روزگاراني كه فاحشه هايش را صادر كرد! صدور فاحشه ها به دبي! در دوران آقاي خاتمي!

و البته امروز نمايندگان، دولتمردان و همة آنهايي كه يك روز به بركت رأي هاي مردم صاحب قدرت و نفوذ شدند به نحوي با كارخانه دار شدن و نفوذ در ادارات، ارگانها و. . . دارند همه روستاها و شهرها را اداره كرده و نجات مي دهند!

 ما انقلاب كرديم كه به همة دنيا يك الگوي عملي از انقلاب اسلامي بدهيم. ما آمديم كه همةجهان را نجات بدهيم نه اينكه چند سرمايه دار فراري بيايند و انقلاب ما را نجات بدهند! يا مثل آقاي خاتمي و جناحشان كه آمدند در انقلاب ما اصلاحات به وجود بياورند! مگر كجاي انقلاب ماكج بود كه آقايان مي خواستند آن را راست كنند؟! و يا مثل آقاي هاشمي جامعة ما را تكه تكه كرد و نظام توحيدي آرماني انقلابمان را به نظام طبقاتي تبديل كرد!!

ما اصلاً يارانه هم نمي خواهيم شما لطفي بفرماييد حق ما را از برج سازان و انبوه سازان بگيريد و به ما برگردانيد . شما مي دانيد كه در آغاز برج سازي وانبوه سازي ، برج سازان و انبوه سازان مي بايستي همراه خانه هايي كه مي فروختند كنتورهاي آب، برق،گاز و تلفن را هم همراه با واحدهايشان به خريداران ارائه مي دادند تا معلوم شود كه هر واحدي در هر ماه چقدر آب، برق، گاز و تلفن مصرف مي كنند ولي آنها برج ها و واحدها را كيلويي به مردم فروختند. آب و برق و  . . . مشترك! حالا ما به نام يارانه جور آنها را بايد بكشيم. آنهايي كه اين كارها را كردند مي خواستند حق و حقوق مردم را در هرج و مرجي كه بوجود آورده بودند و در هاي و هوي برج سازي هاي كيلويي واحدهايشان را به قيمتهاي بالايي بفروشند كه فروختند و به مقصود خود هم رسيدند! و ميليارد هم شدند!

امروزه ميليونها برج نشين و انبوه نشين هستند كه آب مشترك دارند، گاز مشترك دارند، و براي اينكه به استقلال در پرداخت پول آنها برسند بايد براي آب ، برق ، گاز و تلفن كنتورهاي جداگانه تهيه كنند با هزينه هاي به نرخ روز! يعني مردم هزينه هاي برج سازان و انبوه سازان را هم بايد تقبل كنند!! اين برنامه ها چه معني دارند آيا جور سرمايه داران را هم مردم بدبخت بايد بكشند. برنامه يارانه ها نوعي سرپوش نهادن بر سرمايه خواري سرمايه داران است.

يارانه هاي شما هم مفهمومي جز اين ندارد كه مردمان فقير نه مسكن درست حسابي، نه بهداشت مناسب نه آموزش و پرورش به درد بخور، نه آموزش عالي و نه به هيچ چيز ديگر احتياج ندارند. پول آب ، برق ، گاز و نانشان تأمين است ديگر چه مي خواهند! و از سويي ديگر غولهاي سرمايه دار و بانكدار و كارخانه دار همة امكانات مملكت را تصاحب كرده اند عدالت اجتماعي از قلب روستاهاي فقير تا مدير عاملي بانكهاي خصوصي!!

معني يارانه ها هم اينست كه يعني تا اندازه اي بخوريد كه زنده بمايند تا مايحتاج گردن كلفت ها و مرفهين بي درد را در روستاها از نان وگندم وميوه و ساير مواد مورد لزوم آنها فراهم آوريد! فقط براي زنده ماندن طبقه مرفه زنده بمانيد! نه اينكه زندگي كنيد! نه اينكه استعدادهايتان بارور شود ! نه اينكه به كرامت انساني خود برسيد! فقط تا اندازه اي بخوريد كه بتوانيد نوكرهاي پي جيره و مواجب براي آقايان و آقازاده ها ، نمايندگان ، دولتمردان و سرمايه داران ، بانكداران و ساير مرفهين بي درد باشيد!

معني يارانه ها اينست كه شما روستائيان و طبقات فقير نياز به خوراك و پوشاك خوب نداريد. شما نياز به آموزش و پرورش و آموزش عالي نداريد، و نياز ايجاد اشتغالهاي چند صد ميليوني نداريد. شما آنقدر بايد گرسنه بمايند تا مجبور شويد رأي هايتان را به قيمت تأمين يك لقمه نان خالي بفروشيد ! شما فقط لياقت اين را داريد! چون شما اصلاً پول نداريد!

آقاي احمدي نژاد شما با اجراي رايانه ها نه

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: